فــرامــوش کــردنـت بــرايـم مـثـل آب خــوردن است ... از همــان آبـهـايـي
کــه مـيـپـرد تــوي گــلـو خــفــه ات ميــکنـد ... از همان هايي کــه بــايــد
ساعـت هـا سـرفـه کـنـي ... از همــان هـايـي کــه بـي اختيــار
اشـکــهايـت را جـاري ميکـند . . !!
هــــي رفــــــيق...!
زياد خوبــــي نكن...!
انسان است...
فراموش ميكند...!
از تنهاييش كه در بيايد،
تنهاييت را دور ميزند...!
پشت ميكند به تـــــــو...
به گذشته ات...
حتي روزي ميرسد كه به تو هم يگويد:
شُــــــمـــــــا...؟
نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
با هم قدم میزنیم
با هم میخوابیـم
دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد
و بر گونه هایم بوسه میزند
اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
” تنهاییـــــم را ” . . .
اﮔﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﻪ ﻧﻔﺮﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯿﺶ
ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻮﺳﻪ !
ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﻪ ﻧﻔﺮﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭘﺮ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﻮﺩﻧﺶ ،
ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺲ ﺗﺤﺴﯿﻨﻪ ....
ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﻪ ﻧﻔﺮﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻤﮑﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ !
ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺣﺲ ﺗﺸﮑﺮﻩ ....
ولی...
وقتی عاشق یک نفری ونمیدونی واسه چی؟
چی؟
عاشقشی
ϰ-†нêmê§ |